سنجش درست بودن هدف

سنجش درست بودن هدف

سنجش درست بودن هدف


سنجش درست بودن هدف.

 

سنجش درست بودن هدف بلند مدت و کوتاه مدت شاید همانند داستان گلدیلاک و سه خرس، نمونه ای از یک روند سالم رسیدن به موفقیت باشد.

اگر سطح هدف شما خیلی بالا باشد ، دست نیافتن به آنها می تواند خیلی حسرت آور باشد.

و اگر هدف هایتان را از رده های پایین انتخاب کنید، انگیزه شما خیلی زود از بین می رود.

تعیین بهترین اهداف برای نیازهای شما تقریباً شبیه سرو فرنی، باید کاملا در سطح درست باشد.

در تهیه فرنی، هیچ دستورالعمل یا دمای خاصی وجود ندارد که برای همه مناسب باشد و خوب بودن پخت آن کاملا منحصر به فرد است.

اهداف ، مانند فرنی هستند.

قطعا یک نوع هدف و یک روش برای انتخاب آن، برای همه مناسب نیستند.

یک هدف سطح متوسط برای هر یک از ما می تواند دارای سطح بسیار متفاوت از دیگران باشد.

اگرچه یکی از روشهای رایج سنجش درست بودن هدف، پرهیز از انتخاب هدف های خیلی بزرگ است.

اما انتخاب هدف بسیار کوچک نیز می تواند مشکل ساز باشد.

در این بخش روش هایی را برای شناسایی اهدافی که به نوعی فاقد استاندارد لازم هستند در اختیارتان قرار می دهیم.

 

۴ راه برای دانستن این نکته که اهدافتان بسیار کوچک هستند:

۱. اهدافی که توانایی های شما را به چالش نمی کشند.

تلاش برای پیشرفت و رسیدن به موفقیت ذاتاً کار دشواری است.

اساسی ترین اصل در مورد سنجش درست بودن هدف زندگی این است که این اهداف نیازمند تلاش باشند.

اجازه دهید این موضوع را با مثالی بهتر بررسی کنیم.

برای تهیه یک تخم مرغ آب پز نیاز به قرار دادن آب در ظرف ، روشن کردن اجاق گاز ، انداختن تخم مرغ و انتظار داریم.

احساس ظریفی که در طی فرآیند جوشاندن تخم مرغ ایجاد می شود ، به هیچ وجه باعث پمپاژ بیشتر خون و بالا رفتن سطح خون رسانی به مغز نمی گردد.

وظایف کوچک و روزمره به ما درسی نمی دهند و کوچکترین برانگیختگی در انگیزه های ما ایجاد نمی کنند.

هنگامی که اهدافتان از شما نمی خواهند بیشتر کار کنید، یا تمرکز لیزر مانند را حفظ کنید یا خون بیشتری به مغز خود پمپاژ کنید، یعنی اهداف درست و مناسبی نیستند.

برای رسیدن به موفقیت، مهم است که اهداف تان را یک درجه بالاتر ببرید.

سنجش درست بودن هدف ما را مجبور می کند کمی از منطقه راحتی خارج شویم و با چالش صحیح روبرو شویم.

 

۲. اهدافی که تغییر اساسی در زندگی ایجاد نمی کنند.

هدفی را در نظر بگیرید که کمک کند ثروت خود را به میزان ۱ درصد افزایش دهید.

یا یک سفر تفریحاتی ۱۰ روزه به جای تعطیلات یک هفته ای برایتان عرضه کند.

چنین تغییرات کوچک و ناچیز، به سختی منجر به شکل گیری پیشرفت قابل توجه از جنبه های مالی یا اوقات فراغت می گردد.

به این دلیل که به خاطر سست و ضعیف بودن، آنها حتی از راه دور هم نمی توانند تغییری در ساختار بازی ایجاد کنند.

طبق اصل اول سنجش درست بودن هدف، اهداف قوی وضعیت فعلی شما را ارتقا داده و آن را تا سطح قابل توجهی ارتقا می بخشند.

به عنوان مثال ، افزایش ۵ درصدی درآمد ممکن است به شما کمک کند یک ویلا بسازید ، یک ماشین جدید بخرید یا برای تعطیلات رویایی به یک جزیره گرمسیری دور بروید.

افزایش ۱۰ درصدی می تواند کارهای بیشتری مانند رسیدن به پول بیشتر یا تعطیلات طولانی تر نیز انجام دهد.

اهداف پر جنب و جوش منجر به تغییر آن سطح از زندگی می شود که در زندگی شخصی تجربه می کنید.

اهدافی که به طرز معناداری روی شما هیچ تأثیری نمی گذارند ، اغلب خیلی کوچک هستند.

 

۳. اهدافی که به شما الهام نمی دهند.

آیا تا به حال ورزش کرده اید؟ یا به نوعی مسابقه داده اید؟

احساس جاری بودن بازی پر از شور و اشتیاق ناب است.

شما می خواهید برنده شوید و دیگران نیز می خواهند پیروز شوند.

این سخنان بدان معنا نیست که افراد برای به دست آوردن انگیزه بالا برای کارهای روزمره باید حتما در مسابقات قهرمانی لیگ برتر بازی کنند.

اما اهداف الهام بخش خودبه خود تمرکز شما را جلب می کنند و تمام حواس را به تمرکز و ادامه کار فرا می خوانند.

آنها کششی دارند که توجه شما را به خود جلب می کنند و باعث میشوند شما نیز به هدف برسید.

یکی از شاخص هایی که نشان میدهد هدف انتخابی بسیار کوچک است، میتواند عدم وجود اشتیاق در شما باشد.

برای سنجش درست بودن هدف تان کافیست قبل از دست به کار شدن، میزان انگیزه خود را بسنجید.

 

۴. هدفی که جزئیات خاصی ندارد.

ایده رسیدن به تناسب اندام یا کسب درآمد بیشتر، بسیار عالی به نظر می رسد.

حتی ممکن است به صورت شعارهای نوشته شده روی جلد مجلات موفقیت به نظر برسد.

اما اهداف جدی باید شامل جزئیاتی باشند که عزم راسخ شما برای رسیدن به آنها را تأیید کند.

مثال از دست دادن ۱۰ پوند وزن در سال آینده را در نظر بگیرید.

داشتن این ایده کلی بسیار خوب است.

اما تعیین جزئیات در مورد تغییرات رژیم غذایی ، رژیم های ورزشی و سایر جزئیات اساسی نیز برای تعیین چگونگی حرکت از نقطه فعلی تا نقطه هدف بسیار ضروری است.

تعیین چنین اطلاعات دقیق و جزئی به روشن نگاه داشتن آتش هیجانات و انگیزه تا انتهای مسیر کمک می کند.

بدون جزئیات، هدف شما ممکن است خیلی کم رنگ و بی اثر باشد.

هنگام تهیه یک برنامه عملی متعهد برای تعیین و دستیابی به اهداف ، مهم است که انتظارات شما واقع بینانه باشد.

همچنین تلاش های اساسی برای رسیدن به این اهداف بسیار ضروری و لازم می باشند.

 

توجه به این نکات کمک می کند سنجش درست بودن هدف هایمان به پاسخی مثبت و درست ختم گردد.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *